خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

توفان گونو

هوا اینجا امروز خنک و ملایم بود. همین ظهر از دفتر کار بیرون زدم و رفتم ده دقیقه ای برای انجام کاری قدم زدم. کلا هوای مطبوعی بود و تقریبا بعد از گرمای چند روز گذشته اتفاق جالبی بود.

توی اخبار هم امروز و دیروز شنیدم در سواحل جنوب ایران توفان گونو آمده است و کلی باران و باد. امروز با دو تن از همکاران به دانشگاهی که تمام اسناد تکنیکی آورده شده از ماشین سینکروترون بسی در برلین در آنجا نگهداری میشوند رفتیم. دانشگاه جالبی است که بر فراز یک محوطه کوهستانی قرار دارد و تقریبا میشود اکثر مناطق اطراف را از آنجا دید. هوای خنک امروز را در انجا بیشتر میشد حس کرد. سال گذشته هم برای بررسی برخی اسناد فنی به آنجا رفته بودم البته در آن موقع زمستان بود و هوا سرد.

یکی از همکاران اتفاقا ایرانی هفته گذشته از اینجا برای همیشه به ایران برگشته است و به جای او دو نفر دیگر از کشور میزبان آمده اند. دیروز بایستی برای آنان در مورد سیستم تشخیص بیم در شتابگر و مسایلی دیگر توضیح میدادم. در مورد اینکه آیا مکان تشخیص دهنده بایستی قبل یا بعد از مکان مغناطیسهای اصلاح کننده باشند پرسیدند. جواب دادم که در شتابگرها بایستی با قوانین فیزیک نسبیتی نگاه کرد. در نتیجه واقعا مهم نیست که اول مسیر را تشخیص دهی بعد اصلاحش کنی یا اینکه اول اصلاحش کنی بعد مسیر را تشخیص دهی. گفتم تعجب دارد ولی همین هست. یکی از انها گفت که قبلا شنیده بود که در شتابدهنده به جای افزایش سرعت الکترونها جرمشان سنگین تر میشود و این برایش عجیب بود...

---------------------------------

اگر شخصی در وبلاگ شما پیامی فرستاد آیا امکان دارد که فهمید از چه شهر یا کشوری این پیغام را فرستاده یا اینکه شماره تلفن خانه اش چه بوده؟

آره. تقریبا هرگونه تبادل اطلاعات در اینترنت قابل ردیابی هست ولی نیاز به نرم افزارهایی داردکه روی کامپیوتر نصب شود. البته برخی وبسایتها هم اینکار را میکنند ولی خیلی کلی مثلا:

http://www.ip2location.com/?s=google

واقعا این تکنولوژی عجب پیشرفت وکرده بید. 

مجله دیسکاوری

امروز مقاله ای در مجله «دیسکاوری» میخواندم که مطلبی متعصبانه و یکطرفه در مورد وضعیت علمی در ایران نوشته بود و کلی به مسئولیت علمی ده بود. حال آنکه اگر بیطرفانه به وضعیت علمی و فنی در ایران نگاه کنیم میبینیم که سرمایه گذاریهای خوب در مسایل آموزشی ایران شده و پیشرفتها هم در آنجا نسبتا خوب بوده است. مطمئنن من فعلا در ایران نیستم تا مسایلی مثل قیمت خانه یا ماشین و خرج زندگی یا حتی (جر وبحث با یک نفر دیگر) باعث شود که مغرضانه به برخی پیشرفتهای ایران نگاه کنم. از دید یک ناظر بی طرف زیرساختهای علمی که در ده بیست سال گذشته ایجاد شده است خوب بوده است. در هیچ جای خاورمیانه مدارس رایگان نیستند. در هیچ جا دانشگاه دولتی رایگان وجود ندارد. حتی کشورهای نفت خیز اطراف خلیج فارس با آن همه درامد نفتی سیستم آموزش رایگان ندارند. و حال آنکه در ایران بسیاری مکانهای آموزشی و علمی تقریبا رایگان است. مراکز تحقیقاتی به خصوص در رشته های فنی که در ایران وجود دارد را میتوان با کشورهای اروپایی مقایسه کرد. بسیاری از شرکتهای فنی مهندسی در ایران مثلا در رشته برق که من آشنا هستم در حد استانداردهای خوب کار میکنند. البته در ایران در برخی رشته ها هم شاید هنوز وضعیت ناپخته باشد مثلا در رشته های فیزیک تجربی یا علوم انسانی.

----------------------------

 در رشته فیزیک تجربی با ملاقاتهایی که در زمان ایران بودنم داشتم افراد مسن بودند و هیجانی هم برای کارهای جدید و بزرگ علمی نداشتند. اصولا از پروژه های ناشناخته و جدید میترسیدند. و حال آنکه « هر چه را که نمیشناسیم از ان میترسیم».

مثبت اندیشی

امیدوارم که مسئولین علمی در ایران تصمیم لازم و بودجه کافی برای ساخت شتابدهنده سینکروترون ملی را هر چه زودتر به سرانجام برسانند. این یک مسئله کاملا حیاتی برای صنایع و تحقیقات نوین در کشور ایران است.  وزارت انرژی ایالات متحده از چندین سال پیش برنامه ریزیهای متعددی برای حمایت از ایجاد صنایع استراتژیک علمی در چندین کشور منطقه غرب آسیا و خاورمیانه آغاز کرده است. از جمله آنها حمایت از پروژه سینکروترون ۳ گیگا الکترون ولت در تایوان و همچنین حمایت از پروژه ۳ گیگا ای.وی در ارمنستان و نیز حمایت فنی پروژه ایندوس در هندوستان و همچنین حمایت ضمنی از پروژه ای ۲.۵ جی.ای.وی در خاورمیانه است. البته برخی کشورها مثل چین هم بیکار ننشسته اند و مثلا در مقابله با تایوان پروژه ملی شتابگر ۳ جی.ای.وی خود را در حال نصب دارد.

هفته گذشته از دایرکتور فنی قبلی اینجا پرسیدم در صورت آغاز به کار ساخت پروژه شتابدهنده در ایران آیا مسئولیتی را در آنجا قبول میکنی. در جوابم گفت که البته من برای آغاز بکار یک پروژه جدید پیر شده ام ولی بسیار مایلم که همکاریهای مشاوره ای انجام دهم. او یک مهندس فیزیک دان ایتالیایی است و سازنده چندین پروژه شتابدهنده در ایتالیا و امریکا در دهه های ۸۰ و ۹۰ بوده است.. حرفهای جدی تمام شد.

-----------------------------------------------  

«مثبت اندیشی یعنی اینکه اگر یه گنجشک روی سرت مدفوع کرد خوشحال باشی که گاوها پرواز نمیکنند.»

هفته پرکار

این جهان کوه است وفعل ما ندا...سوی ما آید نداها را صدا.{شعر از مولوی }

هفته گذشته هفته کاملا پرکاری بود. از ساعت ۰۹۰۰ صبح تا ۷-۸ بعدظهر در مورد قسمتهای مختلف پروژه و کارهای پیش رو صحبت شد. دایرکتور فنی جدیدی تعیین شده است و کاملا قابل درک است که دایرکتورهای جدید بسیار فعال و تازه نفس هستند و این عملا برای افزایش سرعت در پروژه ها خوب است. یاد بازیکنان تیم فوتبال افتادم وقتی که یک بازیکن جدید به جای شخصی دیگر وارد زمین میشود کلی تازه نفس است و بالا و پایین میپرد و از خودش فعالیت ور وکنه. مسئولیتهای مشخصی برای افراد مشخص شده است و این از اصطلاحا اورلپ یا دخالت در کارهای هم جلوگیری میکند. دایرکتور قبلی هم آمده بود برای انتقال دیتا به دایرکتور جدید. و در نتیجه پریروز جشن خداحافظی و تشکر ازو بصورت دوستانه برگزار شد. وزیر علوم اینجا و چند نفر دیگر هم بصورت غیر رسمی امده بودند.

 ----------------------------------------------------------------------

همچنین دایرکتور فنی قبلی از تجربیات سفر یک هفته ایش در دو سال پیش به ایران کمی صحبت کرد. صحبتهای دوستانه ای هم داشتیم از جمله در مورد اینکه چرا بعضی کشورها مثل ایران هرگز در زمینه رشته هایی مثل فیزیک دارای دانشمندان عملگرا و تجربی نبوده است. گفت که میدانم که برخی موسسات ایرانی در زمینه فیزیک نظری و تئوری پیشرفته اند ولی واقعیت اینست که با فیزیک تئوری محض نمیشود برای کشور پول و صنعت تولید کرد. 

هرچند که مبنای عملی فیزیک بر تئوریها استوار است ولی آنچه در برخی دانشگاهها میگذرد بیشتر شبیه آماده کردن دانشجو برای کار در جایی غیر از ایران است تا اینکه واقعا برای صنعت و تکنولوژی کشور خودشان سودمند باشند.

------------------------------------------------------------------------

یک وب سایت جالب برای تقریبا تمامی ترانه های ایرانی قدیم و جدید که میشه توی قسمت جستجو با نام خواننده یا اهنگ جستجو کرد: http://www.iransong.com

امواج موبایل برای سلامتی مضر است

توی چند روز گذشته یک سری مصاحبه داشتم با برخی خبرگزاری های داخلی. علت آن هم اینست که قرار است موضوعی در هفته های آینده در مجلس ایران مطرح شود که چون من هم به نوعی اطلاعاتی فنی در این زمینه داشتم مخاطب واقع شدم. امروز یکی از خبرگزاریها به موبایلم تماس گرفت و در حدود ۴۰ دقیقه مصاحبه تلفنی طول کشید. الان متوجه شده ام که واقعا وقتی میگویند امواج گوشی های موبایل برای سلامتی مضر هستند حداقل برای من درست است چون گرمای غیر قابل تحملی در اواخر مصاحبه روی گوش سمت چپم که موبایل را داشتم احساس کردم.

هوا هفته گذشته برای چند روز کاملا گرم شد ولی امروز دوباره خنک شده است.

خواندن کتاب «نیروی حال» اثر اکهارت تول را برای اوقات تفریح به همه پیشنهاد میکنم هر چند که خودم هنوز مطالعه نکردم ولی چند برگ آنرا دیدم کتاب جالبی است به خصوص برای انهایی که درگیر افکار وحشی ذهنی هستند.

پروژهای شتابدهنده

دایرکتور فنی پروژه به دلیل بیماری از پروژه خارج شده و به جای آن شخصی که اکنون رییس بخش Accelerator Physics یا فیزیک شتابدهنده سینکروترون سولیل در فرانسه است احتمالا تا دو هفته دیگر جایگزین او میشود.

موج ساخت شتابدهنده ها برای تحقیقات صنعتی و فیزیک و علوم فنی از اواخر دهه ۸۰ میلادی بوجود آمد. در آنزمان در اروپا؛ امریکا و ژاپن متخصصین فراوانی در زمینه علوم مهندسی و فیزیک تربیت شده بودند؛ ساختار فکری و نحوه تفکر دانشمندان در انزمان کمی با نحوه تفکر دانشمندان این سالها در اروپا متفاوت بود. در انزمان مهندسین بسیار واضح و شفاف میاندیشیدند و بنیانهای فکری قدرتمندی داشتند. حتی در روش زندگی روزمره و عادی خود دیدگاههای روشن و آفتابی داشتند. از طرفی ساختار صنعتی کشورهای صنعتی به گونه ای بود که براحتی میتوانستند هر تجهیزی را طراحی کنند؛ اسمبل کنند و بسازند. اکنون بسیاری از سازندگان شتابدهنده ها در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی بازنشسته شده اند و نسل بعد از آنها دیگر توانایی انجام کارهای بزرگ قبلی را ندارد. این را میتوان در نحوه انجام پروژه ها در اروپا دید. اولین دایرکتور فنی اینجا سازنده شتابگر ۸۰۰ام.ای.وی «بسی یک» در سال ۱۹۷۹ در آلمان بود. او همچنین شتابگر  GeV ۲.۵  «انکا» در آلمان را درسال ۱۹۹۵ بر عهده داشت. دایرکتور بعدی هم سازنده برهم کوبنده الکترون-پوزیترون کولایدر «دفنا» در فراسکاتی ایتالیا در سال ۱۹۸۷ بود. او قبلا هم در ساخت پروژه ملی شتابگر در امریکا ALS درسال ۱۹۸۴ عهده دار مهمی بود. هر دو در مورد انجام یک پروژه شتابگر نظر مشابهی داشتند و آن اینکه برای پیشبرد یک پروژه صنعتی پیشرفته دو عامل مهمند یکی نیروی انسانی اموزش دیده و دیگری صنعت پویا در منطقه پروژه یا خودکفایی نسبی صنعتی. نبود عامل دوم باعث خروج آرام هر دو دایرکتور فنی از پروژه بوده است.

امامزاده

عکسی را رئوف برایم ایمیل کرده است که حیفم امد توی وبلاگ نگزارم. عکس امامزاده ای در چهاربیشه است. هفت هشت سال پیش آنجا رفته بودم. امامزاده روی تپه ای قرار داشت که مشرف به روستای چاربیشه بود که با مسجدسلیمان حدود ۲۰ کیلومتر فاصله داشت. مردم روستا به آن <پیر> میگفتند. زیر تپه چشمه ای جاری بود که به قول مردم آنجا تابستانها آب شیرین سرد و زمستانها آب گرم داشت. در چند متری زیر تپه امامزاده سوراخی چند اینچی درون سنگ بود که میگفتند سنگ آسمانی سالها پیش سوراخ کرده است.  آنجا برای همه افراد ان روستا تقدس خاصی داشت. توی این امامزاده تا انجا که بیاد دارم فوق العاده آرام و جذاب بود. وارد ان که میشدی بوی جالب شمع را میشنیدی. روی سکوی داخلش ظروف قدیمی و کتابهایی بود و برگه هایی که بعضی افراد انجا میامدند مینوشتند و میگذاشتند. پارچه های سبز رنگ زیادی به دیوارهایش اویزان بود که بعضی مردم قسمت کوچکی از آنرا میبریدند و به همراه خود میبردند. خیلیها این تکه های کوچک سبز رنگ پارچه متبرک را به درب منزل؛ توی ماشین و یا توی کیفشان میگذاشتند...

سالروز وبلاگ نویسی

الان داشتم روی کامپیوترم خاطرات چند سال پیشم را میخواندم چقدر اتفاقات و تغییر و تحولات در چند سال رخ داده است؛خیلی. البته منظورم خاطرات شخصی و خصوصی است؛ نه چیزهایی که توی این وبلاگ اینجا مینویسم. نوشته های وبلاگ معمولا مسایل عمومی هست و تجربیات و اطلاعاتی هست که ممکن است بدرد بعضی خواننده ها بخورد و بدرد بعضی خواننده ها هم نخورد. البته من به همه پیشنهاد میکنم که وبلاگ شخصی داشته باشند. وسط کشیدن وقت هم یک بهانه غیر منطقی است. میدانم همه به اندازه کافی وقت دارند. پاپ بندیکت رهبر مذهبی اروپا یا نیکول ارمسترانگ استاد کارکشته فیزیک استانفورد یا محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران و یا مایکل مور کارگردان برجسته هالیوود از خیلی افراد وقت آزاد کمتری دارند ولی جالب است که همین چهار نفر وبلاگهایی دارند که از جمله پر خواننده ترین وبلاگها محسوب میشوند. در واقع وبلاگ نوشتن هم چیزی شبیه کتاب خواندن یا کتاب نوشتن یا کار هنری کردن است که بعضیها دوست دارند وبعضی هم نه. در هر صورت وبلاگ نوشتن مفید است.

 این نطق من بود به مناسبت سالروز اولین نوشته ام در وبلاگ.

شعر

هر چند که اصولا بصورت حرفه ای اهل شعر نیستم و تنها بعضی اوقات برای تفریح و یا برداشت خاص شعر میخوانم؛ آنهم اشعار مولانا و حافظ. پریشب در حالیکه تلویزیون روشن بود و فیلم هالیوودی آن-فیت-فول Unfaithful را نشان میداد کتاب مثنوی معنوی مولانا دفتر چهارم را ورق میزدم. شعری را دیدم که جالب بود:

«دریافتن طبیبان الهی امراض دین و دل را در سیمای مرید و بیگانه و لحن گفتار و رنگ چشم او و بی این همه نیز از راه دل کی..

این طبیبان بدن دانش ورند       برسقام تو ز تو واقف ترند

پس طبیبان الهی در جهان...چون ندانند از تو بی گفت دهان؟

هم ز نبضت هم ز چشمت هم ز رنگ...صد سقم بینند در تو بی درنگ

کاملان از دور نامت بشنوند...تا به قعر باد و بودت در دوند

بلکه پیش از زادن تو سالها...دیده باشندت ترا با حالها

بعد هم داستان اینکه بویزید؛ تولد ابوالحسن خرقانی را هنگامی که از دشتی عبور میکرد به دوستان خود پیش بینی کرده بود و حتی «نشان دادن صورت او وسیرت او یک به یک و نوشتن تاریخ نویسان جهت رصد..»  

 

خاورمیانه میدل ایست

هنگام برگشت از کنفرانس شتابگرهای آسیایی در هواپیما اتفاقی صندلیم در کنار دو نفر دیگر بود که از مرکز LNF ایتالیا در آن کنفرانس شرکت کرده بودند. در مورد مسایل مختلف صحبت کردیم. یکی از انها از سخنرانان کنفرانس بود که موضوعی با عنوان «پروژه های شتابدهنده در ایتالیا و حمایتهای اتحادیه اروپا-یورو ترانس پروگرام» بود. نامش «پیرینی» بود. وقتی فهمید که من با پروژه ای در زمینه ساخت شتابدهنده همکاری میکنم گفت که موفقیت هندیها در ساخت شتابدهنده حلقوی ایندوس۲ در کشورشان که البته با حمایت مراکز علمی امریکا و تا حدی ژاپنی انجام شد الگوی بسیار جالبی برای شماست. گفتم «البته که شما درست میگویید ولی هند در برخی رشته ها واقعا فعال است. در زمینه فیزیک و اینفورماتیک کشور پیشرفته ای است. در صنایع های-تک هم قدمهای بزرگی برداشته اند. گفتم که در خاورمیانه موضوع کمی متفاوت است. آب و هوا عالی است. غذاها خوشمزه هستند و منابع طبیعیشان هم نستا خوب است. زندگی در انجا شبیه تفریح است. خوب با همه این خوبیها نبایستی انتظار داشت که در زمینه علمی و صنعتی هم پیشرفت کرده باشند...» گفت که دوبار به ایران در چند سال گذشته برای دیدار از مکانهای دیدنی شیراز؛ اصفهان؛ زاگرس و صحرای مرکزی ایران یا همان «دیزرت ایران» سفر کرده است و به عنوان یک فیزیکدان به خصوص هنگام سفر به صحرای مرکزی ایران از خراسان به سمنان و یزد حسابی ذوق زده شده بود. مکانهایی از ایران را میگفت که هرگز من نشنیده بودم...  

-----------------------------

امروز با یکی از همکاران مهندسی مکانیک حرارت بحثم شد؛ هر چه میخواستم ثابت کنم که کاسه میتونه تحت شرایطی از آش توش داغ تر بشه؛ نتونستم. گفت که طبق قوانین ترمودینامیک نمیشه کاسه داغ تر از آش بشه. ولی اگه در شرایط متفاوتی فشار باشه و شکل کاسه به نحوی خاص طراحی بشه این کار شدنی هست. 

کافی تایم

ده روز دیگر محمد البرادئی رییس فعلی آژانس بین المللی انرژی اتمی به این کشور میاید و از ساختمان مرکز ما هم دیداری خواهد کرد. کلا تا انجا که من در جریان بوده ام سازمان انرژی اتمی این کشور چندسال پیش وقتی که همین پروژه سینکروترون در اینجا اغاز بکار کرد تاسیس شد و تا قبل از آن سازمان مجزای انرژی اتمی در کار نبوده است. یادم میاید زمانی که به اینجا امدم تازه صحبتهایی بود که سازمان مستقل انرژی اتمی ایجاد شود. این ملاقات هم از این نظر خوب است که از نزدیک ببینیم این محمد آقا که در این چند سال کلی با اتم اتم هسته هسته ایران کلنجار رفته است قیافه اش چه شکلی شده است..

چند هفته پیش آقای «برگز» Bergoz که سازنده تجهیزات تشخیصی ذرات در شتابدهنده هاست به اینجا امده بود. برای دیدن محل ساختمان با ماشین به آنجا رفتیم. بعد از اینکه وارد ساختمان خالی شتابدهنده شدیم اولین سوالی که کرد اینبود که آیا اینجا یک کافی تریا هم دارد؟ گفت که کافی تریا در مراکز تحقیقاتی یکی از مهمترین مکانهای تولید فکر است. البته گفت که شوخی نمیکند و از بسیاری دانشمندان مشغول در سینکروترونها شنیده است که معمولا بهتربن راه حلها در طراحی و اوپریشن ماشین در همین مدت بیست دقیقه ای است که همه افراد دور هم جمع میشوند تا چای و قهوه بنوشند. گفت که در شرکت معروف خودش هم مزیتهای زیادی از این «کافی تایم» دیده است... تا حدی هم راست میگفت زمانیکه به مرکز دفنا کلایدر در ایتالیا رفته بودم معمولا ساعت ۱۰ صبح و سه بعدازظهر چنین ملاقاتهایی جهت صرف قهوه و چای و شکلات بود که البته هرکسی خودش پولش را میداد و همه دور هم جمع میشدند و در مورد مسایل مختلف به خصوص مسایلی که در طول روز مواجه شده بودن صحبت میکرد و راه حلهای خوبی دستگیر افراد میشد. در مرکز دارزبوری انگلیس هم همینطور بود. حتی زمانیکه در مرکز تحقیقات فیزیک و ریاضیات آی.پی.ام در تهران هم بودم یک اتاق چای کوچک بود که در ساختمان قدیمی بود. البته معمولا ساعت مشخصی برای جمع شدن افراد در انجا نبود. آنجا معمولا خالی بود..

---------------------------------------------

چیزی که در تمام مدت رفت و امدم در اروپا مشاهده کردم اینبود که هرگز شخصی را به عنوان خدمتکار یا کسی که اصطلاحا برای دیگران چای میاورد ندیدم. هر کسی برای خودش یک لیوان یا اصطلاحا ماگ دارد و هر وقت بخواهد خودش از خودش پذیرایی میکند.

اعداد تصادفی

اتحادیه اروپا همزمان با درخواست تحریم کمکهای فنی به موسسات ایرانی در زمینه برخی طرحهای به اصطلاح اتمی؛ امروز کمک یک میلیون دلاری خود برای تجهیزات طرح پروژه سینکروترون در اینجا را تصویب کرد و ارایه مبلغ یک میلیون دلار را منوط به گرفتن لیست تجهیزات مورد نیاز در اینجا عنوان کرده است. در یکی از شرایط مربوط به «قراردادهای خرید تجهیزات» اعلام شده است که این تجهیزات بایستی منحصرا از اتحادیه اروپا خریداری شود و تجهیزات سفارش داده شده از ایالات متحده یا آسیا مشمول این پرداخت یک میلیون دلار نخواهند شد. نتیجه اینکه بایستی تمام تلاش در جهتی باشد که تجهیزات مورد نیاز از اتحادیه اروپا خریداری شود و گرنه پول بی پول..

-------------------------------------------

عید نوروز هم آمد و امسال هم به سلامتی بهارش تا الان خوب آغاز شده است. ایران هم شنیده ام که همه دور سفر و تفریح ایام تعطیلات هستند. آب و هوای آنجا الان فوق العاده است.شاید بهترین زمان آرامش و سرزندگی در انجا همین دو هفته تعطیلات نوروز باشد. این از خاطرات نوروز سالها در ایران هست. از ۲۸ اسفند شروع یک دوره جالب و هیجان انگیز است. تا ۱۲ نوروز همه پر انرژی هستند و ۱۳ نوروز هم تا بعدظهرش خیلی خوب است ولی از ان به بعد دوباره زندگی روزمره و هشیاری بعد از تفریحات تا سال بعد..

-------------------------------------------

یک مطلب جالب که فکر میکردم تنها برای خودم اتفاق افتاده است. چندین روز متوالی هنگام رانندگی در خیابان بی اختیار وقتی به پلاک ماشین جلویی نگاه میکردم میدیدم که اعداد روندی مثل ۵۷۵۷ یا ۴۴۲۲ یا شبیه آن میدیدم. هرچند که این همیشه اتفاق نمیافتاد ولی به حدی بود که توجهم را جلب میکرد. همینطور وقتی ناخودآگاه به ساعتم نگاه میکردم وهمین امروز هم اتفاق افتاد ساعت ۴:۴۴ را میدیدم. در اینترنت در مورد این مسئله جستجوی چند دقیقه ای کردم و نتایج جالب دستگیرم شد حداقل فهمیدم که این مسئله را خیلیهای دیگر هم تجربه کرده اند....

پایان سال ۱۳۸۵

...به روزهای آخر سال ۱۳۸۵ نزدیک میشویم. در سالی که گذشت تجربه های جالبی در زمینه کاریم بدست آوردم. همچنین تجربه های جالب غیر کاری فرهنگی اجتماعی اقتصادی.

...«چون آخر سال است مجبورم واقعیتی را که خیلیها در ایران از آن مطلع نیستند را یاداوری کنم و آن اینست که خارج هم خبری نیست اینقد خیال پردازی توی ذهن نکنید به خصوص برای افراد کم سن و سال تر میگویم که فکر میکنن حالا توی خارجه چه خبره. این چیزهایی هم که توی تلویزیونهای خارجی دیده میشه بیشتر تبلیغات هست که از توش پول در میارن.

یک واقعیتی هم برای اینایی که در خارج از ایران هستن میگم که ایران هم خبری نیست اینقد خیال پردازی توی ذهن نکنید به خصوص برای افراد مسن تر میگم که تحت تاثیر اخبار تلویزیون های خارجی فکر میکنن حالا توی ایران خیلی سخت میگذره. اینا بیشتر تبلیغات دشمنان ایران هست که از توش پول در میارن. در واقع همه جا آسمان یک رنگ هست و این فقط به خود خویشتن بستگی داره که چطور به این عالم پهناور جهان هستی نگاه وکنیم... در همین لحظه بود که صدای بلندگوی سالن سمینار قطع شد» و من از خواب بیدار شدم. ولی توصیه دوستانه من به افرادی که خارج از ایران زندگی میکنند اینست که اگه پتو یا تشک برقی استفاده میکنین درجش رو روی ۲۴ درجه بزارید حتی اگر هوا خیلی سرد باشه درجش رو بالاتر از ۳۰ درجه نزارید.

USPAS

احتمالا ماه ژوئن برای شرکت در دوره آموزشی شتابگرهای امریکا USPAS به ایالت میشیگان خواهم رفت. دوره را دانشگاه میشیگان ارایه میدهد و در پایان دوره هم کردیت دوره را ارایه میدهند. دوره ای با عنوان «فیزیک شتابدهنده ها؛ تئوری؛ تکنولوژی و شبیه سازیهای مرتبط» است. البته رفتن من به احتمال بالا بستگی به این دارد که برای شرکت در این دوره به من فلوشیپ بدهند..

طراحی کیکرهای اینجکشن و ضخامت لایه تیتانیوم بر روی سرامیک آن کمی دردسر ساز شده است. هر چند که اتلاف توانی معادل ۱۰ وات روی سطح یک تجهیز در فضای نرمال اطرافمان امری عادی است که به افزایش دمای زیادی منجر نمیشود ولی اتلاف همین ۱۰ وات در سطحی در خلا بالا و ایزوله شده به افزایش دمایی غیر قابل تصور تبدیل میشود...

------------------------------------

کم کم عید نوروز دارد نزدیک میشود و این هم چندمین سالیست که عید را در خارج از ایران جشن خواهم گرفت. یادم هست پنج شش سال پیش در وارینگتون که بودم موقع سال تحویل تا یکساعت کلیه خطوط تلفن و موبایل با کد ایران اشغال بود. به محض ورود کد ۰۰۹۸ میگفت کلیه خطوط به این کشور اشغال است.. این به خاطر افزایش زیاد ارتباطات تلفنی با ایران در ان ساعات بود. امسال تحویل سال ایرانی در روز چهارشنبه ۰۳:۳۷:۲۶ صبح به وقت ایران است. تحویل سال در بقیه کشورهای جهان در این سایت است. http://www.iraniannewyear.com 

------------------------------------

..بعد گفت به نظر شما بین قطع شدن کانال ماهواره ای فرکانس ۱۲۰۰۰ مگاهرتز و احساس اضطراب درون معده رابطه ای وجود دارد؟»