خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

تکنولوژی بومی با تجربه و اشتباه کردن بدست میاید

کمبود قطعات الکترونیکی در یکی دو سال اخیر ، به حد بالایی افزایش یافته است. در چندین مورد برای ساخت بعضی تجهیزات شتابدهنده، چیپهایی را سفارش داده ایم  و به جای زمان معمولی چند روزه، بیش از چند ماه طول کشیده است تا قطعات بدستمان برسد. ناامن بودن تامین قطعات الکترونیکی در یک دو سال اخیر به حدی رسید که اتحادیه اروپا تصمیم گرفت پروژه های بزرگ  ساخت کارخانجات تولید چیپهای الکترونیکی پرکاربرد را در چندین کشور اروپایی در دستور کار قرار دهد. 

صنعت نرم افزار کامپیوتر و سخت افزار الکترونیکی  از تجهیزات ساده ای مثل خازن و مقاومت و دیود و لد تا ترانزیستور و امپلی فایر  و مدارهای چاپی و غیره، در سالهای پیشرو ، همانند انرژی و اب و برق، صنعتی حیاتی خواهد بود. بگذارید مثالی بزنم.بعنوان مثال  کشور ایران در بهترین حالت و در جهانی  ایده آل، هم سالانه کمتر از ۸۰ میلیارد یورو فروش نفت خواهد داشت و حال انکه کشوری مثل هند سال گذشته بیش از ۱۰۰ میلیارد یورو صادرات نرم افزار و خدمات کامپیوتری داشته است. و یا کشور آلمان تنها در صنعت دانش بنیان خودرو سازی، سالانه ۱۲۰ میلیارد یورو فقط صادرات اتومبیل شخصی دارد. نظیر این مثال در کشورهای دیگری که صنعت و اقتصاد دانش بنیان را در اولویت تصمیم گیریها و برنامه ریزیهایشان قرار دادند هم زیاد است. گزاره «کشور نفت خیز ثروتمند است» در دنیای فعلی گزاره دقیق و درستی نیست. این گزاره توسط کشورهای دیگر، تنها برای اطلاعات اشتباه دادن به کشورهای دارای نفت ایجاد شده است. در واقع مواد خام مثل نفت نعمتی است که میتواند به اقتصاد کشورها کمک کند، ولی تنها جزء کوچکی است و همه ماجرا نیست.

 شرکت های دانش بنیان ،اما زاییده تکنولوژی های پیشرو و قوانین کمک کننده است. ایالات متحده و ژاپن در دهه نود میلادی در این زمینه پیشرو بودند و میوه هایش را چیدند. اما در زمان حال بنظر میرسد چین و آلمان موفقترین کشورها در زمینه شرکتها و اقتصاد دانش بنیان باشند. این دو کشور مملو از شرکتهایی هستند که درصد بالایی از انها در اوایل ایجاد،  تنها چند نفر کارمند داشته اند و یا تنها از طریق اینترنت و یا در انباری خانه فعالیت میکردند!  اما در بسیاری از انها ، چابکی و کیفیت کارشان از شرکتهای بزرگ و دست و پا گیر، بیشتر بود. البته انها بدلیل سودشان و کیفیت کارشان، بزرگتر و چابکتر شدند و بصورت غیر مستقیم برای صدها شرکت دیگر کار ایجاد میکنند و به توسعه کشورهایشان کمک میکنند. انها با پرداخت مالیات به دولتهایشان کمک میکنند، و دولتهایشان هم با حمایت و قوانین آسان کمکشان را به انها بر میگردانند. «از هر دست بدهی، از همان دست خواهی گرفت.»

برگز شرکتی فرانسویست که تولید کننده ترانسهای جریان برای اندازه گیری جریان ذرات باردار در تقریبا تمام مراکز شتابدهنده ذرات در  جهان است. چند سال پیش وقتی برای تست یکی از ترانسهایی که برایمان ساخته بودند به انجا رفتم، برایم بسیار عجیب بود که شرکتی با این همه اسم و رسم در محیطی حدود ۳۰۰ متر مربعی و حدود کمتر از ده کارمند این همه موفقیت داشته است. ماه پیش بدلیل نیاز به یک ترانس جریان با ویژگی خاص ، در آزمایشگاه مرکزمان ترانس جریانی بهمراه کیت الکترونیک ان را ساختم و کل هزینه مواد اولیه ان کمتر از یک بیستم  قیمت ترانسهای جریانیست که شرکت برگز تولید میکند. قرار است برای پروژههای پیش رو از جمله پروژه ای که قرار است برای مرکز «سرن» انجام دهیم ، از همین ترانسهای اصطلاحا ساخت داخلمان استفاده کنیم. در واقع در سایر تجهیزاتی که اصطلاحا پیشرفته نامیده میشوند هم وضعیت همین است. قیمت واقعی تجهیز شاید یک دهم تا یک پنجاهم مواد اولیه و هزینه ساخت باشد. اینجا دانش فنی مهمترین قسمت است که البته با تجربه و اشتباه کردن بدست میاید.  بقیه ماجرا تنها آرایش کردن  و رنگ و لعاب است !