خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

سفرایران ۱۳۹۰ اردیبهشت-۲

در ایران امسال چمدان برگشتم پر از ادویه و کشک و پسته خندان! و کرفس وحشی و پونه کوهی و لیمو و زعفران و ترشی و .. بود که بهترین کیفیت آنها مختص کشور ایران است. وقتی به اینجا برگشتم و چمدان را باز کردم یاد جاده ابریشم و بازرگانان آن مسیر افتادم.  

 

عکس بالا در منطقه ای دور در نزدیکی استانهای بختیاری و خوزستان است که تنها نقطه آنتن دهی موبایل همانجایی است که موبایل قرار گرفته است. بقیه جاها آنتن نمیداد! تکنولوژی مخابرات در ایران ولی جالب بود. به خصوص ایرانسل فرصتی را در اختیار همه قرار داده بود تا با هزینه اندکی (شاید ۱۰ هزار تومان) میتوانستی برای یکماه از اینترنت بی-سیم در هر نقطه ای از کشور استفاده کنی. این واقعا فوق العاده بود. تنها با یک لپ تاپ و سیم کارت تلفن همراهت (یا بلوتوث همراه) میتوانستی هر جا به وب متصل شوی بدون هیچ هزینه ای.

مسیر برگشت هم پرواز قطر به اینجایم کنسل شد و به پرواز بعدی منتقل شد. تقریبا ۱۵ ساعت در هتلی در دوحه بودم. دوحه به جز ساختمانهای بلند و اتومبیلهای لوکس به نظرم چیز دیگری نداشت! دوحه هم از جمله شهرهایی نظیر دبی و یا سایر شهرهای عربی است که برای مدتی جذاب هستند. اما معمولا جذابیتشان از آنجا که مصنوعی است و با فرهنگشان در تضاد است مدت زیادی بطول نمی انجامد. آب و هوایشان هم که یک تراژدی همیشگی است. البته مثل همیشه غذاهایشان واقعا خوشمزه بودند؛ شاید این تنها چیزیست که واقعا مال خودشان است.

--------

مدتی پیش در خبری از «ویکی لیکس» WikiLeaksخواندم که دایرت المعارف «ویکی پدیا» Wikipedia معدودی از مقالات با زبانهای «فارسی» را در بعضی شاخه های جدید علمی فیلتر میکند و مدت کوتاهی بعد از انتشار آنها را حدف میکند. در سفر اردیبهشت که در ایران بودم یکبار در تهران به یک دفتر ارایه دهنده اینترنت رفتم. برخی وب سایتها فیلتر بودند که به نظرم عجیب بود و علت قیلتر شدنشان را نمیدانم. جالب اینجا بود که برخی وبسایتهای خارج از کشور هم بدلیل تحریم؛ اصلا به ساکنین کشور ایران اجازه دانلود و ...نمیدانند؛ مثلا مدیا پلیر و یا بانکها و ...! دلم برای استفاده کنندگان ایرانی اینترنت کمی سوخت که دیدم خانمی که روی میز بغلی نشسته بود به مسئول آنجا گفت: لطفا فیلترشکن کامپیوتر شماره ۹ را فعال کنید!! برایم غیر منتظره بود. جالب است که مردم تلاش میکنند تحریمها و فیلترهای داخل کشور را دور بزنند و دولت ایران هم تلاش میکند تحریمهای ایالات متحده را دور بزند. این نشان از حس مشترک دولت و مردم این کشور برای ناکارامد کردن تحریم یا فیلتر است. هر کسی مسئولیت خودش را درست انجام میدهد!

----------

 مرغ خانه؛ اشتری را بی خرد     رسم مهمانش به خانه میبرد 

چون به خانه مرغ؛ اشتر پا نهاد    خانه ویران گشت و سقفش اوفتاد 

خانه ی مرغ است هوش و عقل ما ..... 

«مولانا»  

 

سفر ایران 1390 اردیبهشت-1

سفر امسالم به ایران فقط دو هفته طول کشید. تهران موزه جهان نما و بقیه مکانهای کاخ نیاوران را دیدم. موزه «پول» را قرار بود ببینم ولی فرصت ایجاد نشد. عکس زیر «بتهای» منطقه لرستان ایران مربوط به نیمه اول قبل از میلاد در موزه «جهان نما» است. همچنین سفالهایی از امریکای جنوبی مربوط به هزار سال قبل از میلاد.  توچال هم رفتیم و بقولی سینمای ۴ بعدی یا ۵ بعدی را هم رفتیم. سیمولاتور کوچکی که گنجایش حدود ۱۰ نفر را داشت. در آنجا با عینک سه بعدی و حرکت صندلیهایی که روی آنها نشسته بودی و پاشیدن آب و باد و...به نوعی شما در محیط ذهنی و حسی واقعی قرار میگرفتی. ما تم «حرکت روی ریل در جنگل» را دیدیم. به نوع خودش کاملا جالب بود.  

ترافیک در تهران کمتر شده بود. عابرین پیاده ولی هنوز مثل سابق میرفتند. اگر حرکات آکروباتیک سریع بلد باشید حتی وقتی چراغ عابر قرمز است هم میتوانید از خیابان رد شوید. نگران وضعیت چراغ نباشید. نه عابرین و نه رانندگان زیاد آنها را جدی نمیگیرند! در مکانهای تلاقی خیابانها فرهنگ اصیل «تعارف» همچنان است. معمولا قانون حق تقدم حرکت اتومبیل در مسیر اصلی زیاد رعایت نمیشود و الگوریتم عملی حرکت اینگونه است: حدود ۵۰ سانتیمتر جلوی ماشین را وارد مسیر اصلی میکنی و به اتومبیلهای مسیر اصلی نگاه میکنی اگر متوجه شما شدند و سرعت را کم کردند ۵۰ سانت دیگر جلو میروی و منتطر میمانی تا بایستند. اگر با عکس العمل شدیدا منفی مواجه شدید جلوتر نروید. اگر ایستاند با خیال راحت وارد مسیر اصلی میشوی و گرنه .... اگر با همه اینکارها نایستادند مجبور هستی که قانون را رعایت کنی و حق تقدم را به آنها بدهی. رانندگی در برخی نقاط یک ارتباط دو طرفه بین رانندگان است و نه قوانین راهنمایی رانندگی. چیزی به مراتب بدتر را در کشور «هندوستان» دیده ام.

----------

امسال هم به رسم همیشگی به خوزستان و «مسجدسلیمان» رفتم. از جاده میانبر جدیدی که اخیرا منطقه «نمره یک» را به منطقه گچی و سفید رنگ «پاگچ» با درختان «بید» و زیتون Olive وصل میکند رفتیم به سمت «اندیکا» و سپس منطقه «دلا» و بعد هم منطقه زیبای «شیمبار» و در نهایت «چلو» و کوههای «تاراز» و «بازفت زیبا». امسال قرار بود منطقه ای طبیعی ویژه بنام «چمن گلی» را هم ببینیم ولی متاسفانه حدود چند کیلومتر رسیده به این منطقه باران شدید و «رعد و برق» و «باد» و سرانجام نقص فنی خودرو! ما را از رسیدن به آنجا بازداشت. در نتیجه برگشتیم به منطقه ای در کنار «رود بازفت» به نام «چاه سبز». در واقع یک Lake طبیعی که بدلیل عمق بالایش سبز رنگ به نظر میرسد. آتش و کباب و دوغ و چای و ...  

  

 

 

سفرنامه ایران ۹۰

بزودی سفرنامه اردیبهشت ۹۰ به ایران و اتفاقات و دریافتهای سفر بهمراه عکسهای سفر در همین مکان قرار میگیرد. :-)