خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

مکان یابی مراکز شتابگر سینکروترون

مکان یابی مراکز شتابگر (سینکروترون) معمولا اولین اقدامی است که بعد از تایید دولتها در دستور کار قرار میگیرد. برای مکان یابی اصولا اهداف استراتژیک ایجاد یک مرکز شتابگر از آن جهت مهم است که کارکرد آن به عنوان مرکز ملی یا بین المللی تعیین میشود. مراکز بین المللی معمولا در نزدیکی مرزهای کشورها ساخته میشوند. نظیر آن مرکز اروپایی فیزیک ذرات سرن است که در مرز فرانسه و سوییس ساخته شده است. مثال دیگر مرکز بسی-۱ در برلین است که در زمان جدایی آلمان غربی و شرقی در نزدیکی مرز آندو کشور ساخته شد. مرکز ای.اس.آر.اف در گرینوبل فرانسه نیز مرکز بین المللی سینکروترون در اروپا است که در نزدیکی مرز سوییس؛ فرانسه وایتالیا ساخته شده است.

بعد از مکان یابی اولیه عمومی که معمولا با نظارت مستقیم دولت انجام میشود؛ مسایل مهمی همچون زلزله خیز بودن؛ پایداری زمین و نوع خاک؛ نزدیکی به فرودگاه یا ایستگاههای قطار؛ نزدیکی به مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی مهندسی و علوم پایه؛ جذابیت و زیبایی محیط انتخابی همچون آب و هوا؛جاده های دسترسی؛ وجود زیرساختهای فنی نظیر آب برق و مراکز خرید.... به عنوان اولویتهای بعدی مدنظر قرار میگیرند. بعنوان مثال مرکز سینکروترون الترا در ایتالیا و دایموند در انگلستان و یا اسپرینگ در ژاپن و سولیل در فرانسه هر کدام در مراکز بسیار جذاب محیطی در نزذیکی محیطهای دانشگاهی ساخته شده اند... از همه اینها که بگذریم در عمل نفوذ مسئولین دولتی نیز تاثیر شگرفی در انتخاب مکان دارد. این مسئله را در مورد مرکز شتابگر سینکروترون دایموند در بریتانیا به وضوح دیدم. در سال ۲۰۰۱ زمانی که در مرکز دارزبوری بودم قرار بود که مرکز دایموند در منطقه وارینگتون که جزو محدوده نورت-وست بریتانیا محسوب میشود و مردمانش تا حدی تمایلات اسکاتلندی دارند نصب شود ولی در آنزمان مسئولین دست اندرکار غالبا از جنوب بریتانیا یا به عبارتی انگلیسی بودند. آنها از ساخت دایموند در وارینگتون جلوگیری کردند و مکان آن را به منطقه آکسفورد در جنوب انگلستان منتقل کردند؛ البته شاید اینگونه اعمال تنها به سیاستمداران انگلستان محدود نشود...

به عنوان مثال در کشور ایران؛ برای ساخت یک مرکز بین المللی شتابگر مکانهایی نظیر مشهد؛ رشت و اهواز گزینه های مناسبی برای مکان یابی هستند و حال آنکه برای مرکز ملی گزینه های شیراز و اصفهان برتری دارند. مکان یابی دقیق بر مبنای اصول شناخته شده علمی کار آسانی است.

LHC Project and the physics after Big-Bang !

ماه آگوست یعنی (مرداد-شهریور امسال) برای بسیاری فیزیکدانان و دانشمندان اروپا؛ ایالات متحده و آسیا ماه سرنوشت است. پروژه ال.اچ.سی LHC که در مرکز تحقیقات هسته ای اروپا (سرن) CERN از دهه قبل آغاز شده بود سرانجام روشن میشود. دو شتابدهنده بزرگ در مسیری حلقوی به طول ۲۷ کیلومتر در تونلی زیرزمینی در مرز فرانسه و سوییس؛ دو بیم پروتون را با سرعت نزدیک به نور به هم برخورد میدهند. این شبیه سازی تئوری بیگ-بنگ یا آغاز جهان را انجام میدهد.

این شتابگر کلایدر بزرگترین ساخته فنی بشر در طول تاریخ بوده است و حدود ۵.۸ میلیارد دلار هزینه داشته است. ۳۷ کشور عضو این پروژه بوده اند و کشور ایران نیز ساخت قطعاتی از قسمت آشکارساز آن را بر عهده داشته است.

از آنجاییکه در حین این برخورد بزرگ؛ بسیاری ذرات بنیادی نظیر ذرات عجیب Strange Particlesو یا ذرات جذاب Charm و یا نظیر آن در این میان تولید میشود و احتمال ایجاد سیاهچاله هایی Blackholes نیز وجود دارد؛ بسیاری از افراد و حتی دانشمندان تئوری فیزیک نظرات ظاهرا خنده داری در مورد جهان بعد از این آزمایش در ماه آگوست ارایه داده اند. بعضی ها از بین رفتن کره زمین در این لحظه توسط ذرات و نیروهای الکترومغناطیسی تولید شده توسط ال.اچ.سی را پیش بینی میکنند و حتی در دادگاهی در هاوایی در ماه گذشته به روشن نکردن این شتابدهنده کلایدر رای دادند. چون که احتمال میدهند زمین توسط سیاهچاله های تولیدی این ماشین بلعیده شود! آنها چنین استدلال میکنند که تولید مصنوعی ذرات بنیادی که کنترل آنها و حتی رفتار آنها نیز پیش بینی نشده است میتواند سبب تغییرات گسترده در کره زمین شود. برخی گروههای مذهبی به ظهور آخر زمان در این لحظه نوید داده اند. اما همه این پیش بینی ها بعد از ماه آگوست راست آزمایی میشوند.

 من هم امیدوارم که حداقل برای یک هفته در ماه آگوست و سپتامبر در طول آزمایش اولیه در مرکز سرن باشم. اما از همه این نظرات بنیادگرایانه که بگذریم این ماشین میتواند  بسیاری فرضیه های بنیادی فیزیک در قرن ۲۰ را بصورت تجربی راست آزمایی کند...