خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

جلسه کمیته فنی شتابدهنده

جلسه کمیته فنی روز دوشنبه و سه شنبه برگزار شد. پیشنهادها و مشاوره ها در مورد قسمتهای مختلف پروژه سینکروترون و پیشرفت کار ارایه شد. همکارانمان از مراکز Bessy II آلمان؛ Soleil فرانسه؛ دفنا LNF ایتالیا و الترا Elettra Itech اسلوونی؛ Cornell ایالات متحده؛ SLS PSI سوییس و ALBA اسپانیا آمده بودند. 

چالشهای مختلف پیش رو و مسایل فنی بررسی شد. معمولا در این جلسات فایلهای پرزنتیشن یک هفته قبل برای افراد فرستاده میشود تا مروری کلی روی آن داشته باشند و در موقع ارایه اشکالات یا اشتباهات طراحی مطرح شود. «دیتر» که از مرکز آلبا است به مچ گیری و فهمیدن اشتباهات طراحی مشهور است! اینبار ولی کمی سرخورده شد وقتی بعد از پرسیدن یک سوال, ارایه دهنده بطور غیر مستقیم گفت اگر قبلا اسلایدها را مرور میکردی یا کمی صبر داشتی, میدیدی که در اسلاید بعدی این مسئله توضیح داده شده است. 

«دیتر آینفلد» شخص فوق العاده انرژیتیکی است که سازنده چندین مرکز شتابگر بوده است. در سال 1979 با کمک تیمش مرکز بسی یک در آلمان را ساخت. یک دهه بعد در سال 1997 مرکز آنکا در آلمان و از سال 2004 تا اکنون در حال ساخت مرکز سینکروترون آلبای اسپانیاست. او در حال بازنشسته شدن است... آنوقت که در آلمان ساکن بود میگفت که تعطیلات آخر هفته اش دوست دارد سبزیکاری و شخم زنی باغچه اش را انجام دهد. شاید هم مزرعه اش.

او گفت چند ماه پیش که برای میتینگ و صحبت علمی به ایران رفته بود قبل از رفتن به آن کشور از دولت آلمان درخواست کرد که نظر موافق یا مخالفشان را در اختیارش قرار دهند. جواب اینبود که «نه تنها ما با همکاری شما در این زمینه با ایران موافقیم بلکه شما را انکوریج میکنیم.» جواب یکی دیگر از دولتها به دیگر همکارمان اینبود که «ما بدلیل تحریم به هیچ وجه اجازه همکاری در این زمینه علمی با کشور ایران نداریم..»

در کشورهای اروپایی و ایالات متحده رسم است که دانشمندان (Scientists) قبل از سفر و یا همکاری علمی با کشور دیگر مسئولین دولت خود را از این تصمیم آگاه میکنند و  در صورت مثبت بودن نظر دولتشان به انجام سفر اقدام میکنند. 

-------------- 

داستان آوردن فیل از هندوستان و قرار دادن آن در خانه ای تاریک... آمدن مردم در تاریکخانه و دست کشیدن به بدن فیل و نظر دادن راجع به آنچه حس کرده بودند از «مثنوی معنوی مولانا» جالب است. مولانا در مقابل احساس و نظرات متفاوت و متضاد افرادی که به بدن فیل هندی در خانه ای تاریک دستی کشیده بودند میگوید اگر شمعی در آن خانه روشن بود همه حقیقت واقعی فیل را میدانستند..  

از نظرگه گفتشان شد مختلف...آن یکی دالش لقب داد آن الف 

در کف هرکس اگر شمعی بدی...اختلاف از گفتشان بیرون شدی 

 

دیده مجنون اگر بودی ترا    هر دو عالم بی خطر بودی ترا

 

سفر مارک و صحبتهای ما

«مارک» مسئول شرکتی کنترلی است که در زمینه سیستمهای کنترلی شتابدهنده های ذرات و نیز جدیدا در پروژه های تلسکوپی اتحادیه اروپا پروژه های مهمی را در اروپا؛ آسیای شرقی و امریکای شمالی اجرا کرده است. او را زمان زیادیست که میشناسم. شرکت خود را حدود ده سال پیش با جمعی دو سه نفره در زمینه طراحی و مشاوره سیستم کنترل در شتابدهنده ها در اروپا آغاز کرد ولی نگاه تازه و دقیق او توانست او را در مدت کوتاهی در میان بهترین مدیران شرکتهای کنترلی شتابدهنده ها قرار دهد بطوریکه دو سال پیش بعنوان سخنران ویژه در زمینه «مدیریت موفق در تکنولوژی» در شرکتهای وابسته در کنفرانس شتابگرها دعوت شد. هفته گذشته به اتفاق خانواده سه نفره اش به اینجا آمد تا علاوه بر تفریحات تابستانی از پروژه اینجا هم بازدید کند تا بتواند استراتژی آینده اش را جهت همکاری ارایه دهد. قبل از آمدن درخواست کرده بود که برای یک نوشیدنی و گپی دوستانه چند ساعتی در روز شنبه همراهشان باشم. صحبتهای زیادی کردیم.. در مورد ایران صحبت به میان آمد و اینکه شنیده بود آنجا فرصتها و موقعیتهای ممتازی برای شرکت های با تکنولوژی متوسط و بالا بوجود آمده ولی گفت که اکثر شرکتها از همکاری با آن کشور از آن جهت میترسند که در لیست سیاه ایالات متحده قرار بگیرند! من هم حرفهایش را تایید کردم. البته گفت که اکثر شرکتها اکنون راههای دور زدن تحریمها را میدانند! گفت «آیا پروژه ای را در آنجا میشناسی که نیازمند کمک فنی ما باشد؟» «گفتم که فعلا نمیشناسم». 

 ------------- 

خبری امروز در «تابناک» دیدم که برایم معانی جالبی داشت. آقای علی لاریجانی در پاسخ به «خواب بیننده ای برای او» گفته بود که برخی به اصطلاح «صوفیگرایان» به دنبال آنند که دیگران را با چند خواب و مکاشفه اداره کنند.:-) 

-------------- 

 ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم...ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما

الکترونها در شتابگر

 احتمالا بصورت موازی کنفرانس بین المللی شتابدهنده های امسال در کیوتو ژاپن؛ جلسه ای بین روسای گروههای دیاگنوستیک شتابگرهای آسیا تشکیل میشود تا ایده تشکیل کنفرانس بین المللی اینسترومنتیشن شتابگرها با حضور «بیشتر» دانشمندان آسیایی در آن مطرح شود. من نیز به این جلسه ده نفره دعوت شده ام تا به عنوان مسئول دیاگنوستیک تنها! سینکروترون خاورمیانه! شرکت کرده و از طرح پیشنهادی دفاع کنم. احتمالا بدلیل کمی وقت و برخی دلایل در آنجا حضور نخواهم داشت ولی با توجه به گسترش بسیار سریع تکنولوژیهای بیم یابی و دیاگنوستیک در شتابگرهای ژاپن؛ چین؛ تایوان و... پشتیبانی خود از گردهمایی و حضور بیشتر متخصصین آسیایی در این زمینه  را امروز برایشان فرستاده ام. تاکنون تنها کنفرانس و ورکشاپ دیاگنوستیک شتابگرهای ایالات متحده BIW و اروپا DIPAC تشکیل میشده بود ولی حضور فراوان دانشمندانی از ژاپن؛ تایوان و حتی چین زمینه را برای برسمیت شناختن این ایده فراهم کرده است. امسال این گردهمایی در آزمایشگاه ملی «لوس آلاموس» LANL ایالات متحده برگزار میشود.  

   

-----------

کار کردن با الکترونها در شتابدهنده ها بعضی وقتها ایده های قشنگی را ایجاد میکند. جالب است از محدود مکانهایی که ذراتی سرعت نزدیک به نور را در جهان مادی ما تجربه میکنند الکترونها در شتابدهنده های پرانرژی هستند. معمولا زندگی الکترونها در سرعت نور به آنها ویژگیهای منحصر به فردی میدهد که علاوه بر دانشمندان و صنعتگران حتی توجه سیاستمداران را نیز سالها به خود جلب کرده است. حرکت در سرعت نور به الکترونها این ویژگی را میدهد که طبق قوانین نسبیتی گذشت زمان را حس نکنند و به عبارتی فرم زمانشان منبسط شود. آنها هرگز پیر نمیشوند..

البته تجربه های شخصی هم واقعا آرام شدن الکترونها در سرعتهای نسبیتی را تایید میکند. در شتابدهنده ها معمولا کنترل الکترونهای کم سرعت بدلیل این ور اونور پریدنشان بسیار مشکل است و حال آنکه در سرعتهای نزدیک به نور بسیار آرام میشوند. این شبیه آنست که وارد فضا و فاز دیگری میشوند. اینرا در شتابگر مایکروترونی که مدتی پیش کامیشن کردیم میشد حس کرد. 

از دیگر ویژگیهای جالب الکترونها در شتابگرها آنست که انرژی و موج و نور و بار الکتریکیشان همراه و با سرعت خودشان در حرکت است. در واقع بر خلاف تمام ذرات در جهان مادی اطراف ما (اگر فوتونها را موج در نظر بگیریم)؛ الکترونها هیچ وابستگی به گذشته و آینده ندارند. آنها در «حال» رفتار و زندگی میکنند.  و این مسئله ساده ای نیست. چنین ویژگی را در جای دیگری میتوان یافت؟ 

آیا تماشای الکترونهای نسبیتی میتواند موجود تماشاگر را دچار  

افتند که نگاه کردن به فوتونها در آزمایشگاه میتواند رفتار آنها را از ذره ای به موجی و یا برعکس تغییر دهد....ایده کامل نیست.