خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطره ای از هند

فکر کنم حوالی سال ۲۰۰۷ بود که سفری به هندوستان داشتم. سفرم برای شرکت در کنفرانس شتابگرها بود که آن سال در هندوستان و با میزبانی مرکز شتابدهنده «ایندوس» برگزار شده بود. در صحبتهای دوستانه ای که در حواشی کنفرانس با مهندسین آنجا داشتم،  گاهگاهی خارج از مباحث فنی، کمی در مورد تاریخ و فرهنگ انجا هم صحبت میکردیم. حتی در صحبتهای با مهندسین سازنده شتابگر ایندوس ۲، براحتی احساس افتخار آنها به اینکه غالب تجهیزات پیچیده سینکروترون شان را در داخل تولید کرده اند موج میزد. یک روز بعدظهر مدیر یک گروه شتابدهنده سینکروترون، من بهمراه دو نفر دیگر را دعوت کرد تا داخل ماشین شتابگر را نشانمان دهد. در آنزمان کاملا برایم فوق العاده و غیر قابل باور بود که توانسته بودند اینهمه در زمینه طراحی و ساخت تجهیزات خوب عمل کرده باشند. از الکترومغناطیسها، تا کاویتی های شتابدهنده و برخی تجهیزلات بیم یابی...همه را خودشان طراحی کرده بودند و ساخته بودند. من حتی در آنزمان هم خوب میدانستم که طراحی کردن و ساختن چنین تجهیزاتی نیازمند تمرکز عالی و حس و اراده ای  بالاتر ازتنها انجام یک وظیفه کاری است. مسئول شتابگر که سن نسبتا بالایی هم داشت مطالبی در نوع خودش جالب حین بازدید از لابراتوار سوپر هادیها بیان میکرد. انها در حال ساخت کویل مغناطیسهای سوپر هادی برای پروژه  ال.اچ.سی در «سرن» بودند. گفت که «تا همین چند سال پیش  نه تنها هیچ کشوری بدلیل تحریمها  بر علیه هندوستان، تجهیزات فنی در این زمینه ها برای ما نمیفرستاد، حتی بارها بدلیل صادر نشدن ویزای ایالات متحده، نتوانستم  در کنفرانسها شرکت کنم، تنها به ان دلیل که یک فیزیکدان هندی بودم، اما ما توانستیم شتابدهنده ملی مان را بسازیم. بعد از ساخت اولین شتابدهنده مان «ایندوس ۱»،  تحریمها در زمینه تکنولوژیهای وابسته هم برداشته شد. اما ما ایندوس ۲ را هم با ایده های داخلی طراحی کردیم و ساختیم، و اکنون در حال همکاری در  طراحی و ساخت تجهیزاتی برای بعضی شتابدهنده های خارج از هندوستان هستیم......» بعد ازین صحبتهای «یوشی» دلیل چنین دستیابی مهم فنی و حس افتخارشان را دریافتم.

شاید نور خارج شده از شتابگر هندوستان در آنزمان در زمره با کیفیت ترین نور سینکروترون نبود، ولی تجربه داخلی بدست امده در ساخت شتابگرهایشان، دستیابی به چنین نوری  را کاملا  قابل دسترس میکند. سوای انکه قسمت زیادی از هزینه ساخت شتابگرهایشان ، باعث توسعه و شکوفایی شرکتهای دانش محور کشورشان شد. در واقع پروژه های بزرگ علمی و اصطلاحا لبه-تکنولوژی حتی اگر خودشان هم مستقیما حاصلی نداشته باشند، همانند بستری برای رشد شرکتهای دانش محور و موتور توسعه صنعتی کشورهایشان هستند. دقیقا همان کاری که مراکزی مانند «سرن» در اروپا، «ناسا» در ایالات متحده  و یا دهها مرکز بزرگ علمی دیگر در آلمان و چین و سایر نقاط جهان انجام داده اند.


ساخت شتابدهنده گران نیست ولی زمانبر است

شتابدهنده های ذرات دارای انواع مختلفی هستند که بسته به نوع کاربردشان، متفاوت هستند. در حالیکه شتابدهنده های حلقوی سینکروترون بعنوان زیرساختهای عظیم تحقیقاتی و علمی برای علوم بنیادی و تولید نور بعنوان یک سوپر میکروسکوپ، برای تحقیقات لبه تکنولوژی انواع صنایع از طراحی مواد جدید تا پزشکی و تولید داروها و باستانشناسی  کاربرد دارد. البته بدلیل بزرگی این شتابدهنده ها ، معمولا قیمت تمام شده برای طراحی و ساخت این شتابدهنده های حلقوی هم بالاست. بطور تقریبی کل هزینه ها از زمین و ساختمان و مهندسین  و کارکنان گرفته تا زیرساختها و طراحی و ساخت و اغاز به کار شتابدهنده، بطور متوسط حدود 700 هزار یورو در هر متر محیط حلقه انبارنده است. بعنوان مثال ساخت یک مرکز شتابدهنده حلقوی با محیط ۳۰۰ متر بطور متوسط هزینه ای معادل ۲۱۰ میلیون یورو دارد، که البته این هزینه در بازه ای تقریبی ۱۰ تا ۱۵ ساله هزینه میشود، یعنی هر سال حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون یورو. اما انواع فراوان شتابدهنده های دیگر وجود دارد که حتی یک گروه کوچک در یک دانشکده فنی مهندسی میتواند براحتی طراحی کند و بسازد و هزینه ساختی بسیار پایین دارند. بعنوان مثال شتابدهنده هایی که در مراکز بیمارستانی در انواع شتابدهنده خطی ، پروتون تراپی ، دستگاههای اشعه ایکس برای عیب یابی چیپ های الکترونیکی، دستگاههای MRI، دستگاههای قابل حمل نوترون در صنایع اکتشاف  نفت و گاز،و یا دستگاههای اشعه ایکس در مراکز گمرک  کشورها ، ماشینهای پرتو دهی میوه ها و محصولات کشاورزی برای افزایش طول عمر، و  غیره، همه به نوعی شتابدهنده هایی در انواع مختلف هستند. هر کشور بر اساس نیازهایش، مبادرت به بومی سازی تعدادی از این نوع شتابدهنده های کاربردی میکند. البته بومی سازی تکنولوژی همیشه زمانبر است و نیازمند به زمان کافی ۵ تا ۱۰ ساله تحقیق و توسعه است.

.................

دو سال پیش که به ایران رفته بودم، درخواستی برای دریافت کارت ملی هوشمند دادم. و البته بعد از دو سال هنوز اماده نشده !! میگویند بدلیل تحریم، کارتش را نمیتونیم وارد کنیم.  خبر خوش ، ایسنت که دلیل تاخیر در صدور کارت ملی افراد،  «خشکسالی »نیست.  در واقع کلماتی مثل «تحریم» یا «خشکسالی»، کلماتی جادویی برای شانه خالی کردن از انجام وظیفه است. 

در اخبار ایران در چند سال اخیر، فراوان از بحران کم ابی، کم برقی و خاموشی شهرها و زمین گیر شدن صنعت و ...میاید، و جواب عجیب وزیران مربوطه ، مرا یاد جواب رییس یک قبیله در جنگلهای آمازون می اندازد:در حالیکه به آسمان نگاه میکند میگوید:  امسال خشکسالیست. کم باران امده است...

 دلیل صادقانه اینها نه کاملا خشکسالیست و نه تحریم. دلیلشان عدم برنامه ریزی و آینده بینی وزارتخانه مربوطه است، و دلیل عدم برنامه ریزی ، در حالت خوشبینانه ! احتمالا کار نابلدی و ندادن دل به کار است.


تا نزاید طفلک نازک گلو

کی روان گردد ز بستان شیر او

آب کم جوی، تشنگی آور بدست

تا بجوشد آبت از بالا و پست

«مولانا»