Pre Accelerator Commisioning

دیروز اولین روز کامیشنینگ Microtron Commisioning اینجکتور شتابدهنده بود. بدلیل مسایل مربوط به انتشار رادیواکتیو کامیشنینگ در ساعات غروب/شبانه و هنگامیکه مرکز شتابگر از کارمندان خالی بود و محیط اطراف نیز خلوت بود انجام شد... مقداری هیجان انگیز بود ولی آخر کار وقتی با مشکل یکی منابع تغذیه الکترومگنتها مواجه شدیم کمی خسته کننده شد. من هم بعد از اینکه چند ساعت قبل از آن کارهای نصب و انتقال دوربین مخصوص دید ذرات الکترون FOM را به اتاق کنترل تمام کرده بودم. یک تلویزیون کوچک ۱۰ اینچی هم به همین منظور در اتاق کنترل قرار دادیم. حدود ۴۵ دقیقه اینقدر برای دیدن الکترونها به این مونیتور ذل زده بودم که ساعت ۸:۳۰ شب سرم مقداری درد گرفت و البته بعد از مشکل الکترومگنتها کار را پایان داده و من ساعت ۰۹۰۰ شب به خانه برگشتم. این دومین بار بود که رانندگی شبانه در هوای جالب و شبی با مهتاب کامل را در این منطقه خارج از شهر به سمت خانه انجام میدادم. اصولا کار کردن و حتی رانندگی در شب برایم حس جالبتری دارد. آرامش و تمرکز بیشتری وجود دارد. هر چند که در اولین روز کامیشنینگ نتوانستیم اشعه خروجی اکلترون قابل قبولی را به دام اندازیم! ولی روی مونیتور مقادیر بسیار کمی از الکترونها قابل تشخیص بود که احتمالا در مسیر درست شتاب نگرفته بودند وتنها الکترونهای سرگردانی بودند که پایان کارشان برخورد با صفحه فوم بود... 

 در مسیر برگشت بوی دود هیزم هم در طول مسیر رانندگی بسیار بینی-نواز بود. 

----------------------------- 

ماه گذشته که خبرهای اتفاقات ایران را از تلویزیونهای BBC انگلیسی و CNN  تماشا میکردم, نحوه پوشش خبری اتفاقات تهران بسیار برایم عجیب بود. بی.بی.سی به گونه ای ایران و تهران را نشان میداد که در ذهن تماشاگر بیشتر این کشور را شبیه بنگلادش یا گینه و یا شبیه آن با تصویرهایی تاریک و تار مجسم میکرد. با وجود تکنولوژیهای بالای مخابراتی و ماهواره ای ولی خبرنگار BBC اغلب به صورتی تار و با صفحاتی لرزان شبیه هندی-کم برای استودیوی لندن گزارش پخش میکرد. این شبیه گزارشاتی بود که برای عراق یا سومالی و یا مناطق جنگی تهیه میکنند. و شاید این روش معمولی بی.بی.سی انگلیس برای تحقیر کشورهای دیگر است. 

سی.ان.ان اما خیابانهای تهران را روشن و زیبا نشان میداد و حس یک شهر مدرن با مردمانی متمدن را در ذهن تماشاگر ایجاد میکرد..