سفرنامه اسلوونی (۲)

 در کارگاه بیم دیاگنوستیک در سولکان اسلوونی، افرادی از شتابگرهای دیگر امده بودند. شخصی از برزیل آمده بود که روی میز نهار کمی با هم در مورد پروژه 1.37GeV LNLS یا شتابدهنده ملی برزیل صحبت کردیم. این شتابگر بزرگ که تنها شتابدهنده امریکای جنوبی است را حدود بیست سال پیش شروع به مطالعه و طراحی کرده اند و چند سال پیش بطور کامل راه اندازی شده بود و خروجی آن هم اکنون مورد استفاده صنایع و محققین قرار گرفته است. گفت که اساس طراحی و ساخت تجهیزاتشان را مهندسین برزیلی بر عهده داشتند و تنها مقداری کمک فنی از لابراتوارهای امریکای شمالی دریافت کرده بودند. لیناک را همانگونه که در مراکز سینکروترون رسم است بعنوان هدیه از شتابگر خطی دو مایلی استانفورد دریافت کرده بودند و بقیه اش را در برزیل طراحی و ساختند. کمی هم در مورد آثار باستانی ایران و برزیل صحبت کردیم. در مورد شهر «ریودوژانیرو» و مونومنت بزرگ ان هم صحبت کردیم. 

از مرکز NSLS در بروکهاون ایالات متحده هم سه نفر آمده بودند. ماشینشان قرار است تا سال 2011 بطور کامل راه اندازی شود و بودجه ای حدود 800 میلیون دلار برای آن در نظر گرفته شده است. البته یکی از مسئولین آنجا کمی در مورد دریافت کامل بودجه شک داشت و میگفت که اگر دوباره همگروههای جورج بوش رییس جمهور شوند احتمال گرفتن کامل بودجه برای ان کم است. ظاهرا وزیر انرژی جورج بوش بیشتر خواستار صرف بودجه برای تولید انرژی های نو و نیز نیروگاههای اتمی به جای ساختن شتابدهنده بوده است. البته با صحبتهایی که با او داشتم متوجه شدم که طراحی برخی قسمتهای شتابدهنده NSLS2 واقعا بر مبنای تجربیات صحیح مهندسی طرح ریزی نشده است. مثلا برای تزریق باریکه الکترون از لیناک به درون بوستر بصورت پیوسته هنوز ایده ای برای طراحی کیکرهای مربوطه نداشتند.... 

-------------------------- 

دنباله سفرنامه به اسلوونی را در اینجا مینویسم. منطقه سالکان بر روی مرز ایتالیا و اسلوونی قرار گرفته است. منطقه ای کوهستانی و تقریبا پوشیده از درختچه های یک متری. شاید از لحاظ پوشش گیاهی شبیه خرم آباد در لرستان ایران باشد. از لحاظ زبانی هم تقریبا همه به زبان اسلوونی صحبت میکردند و تفهیم انگلیسی به آنها کمی مشکل بود. البته اگر ایتالیایی بلد بودی کارتان راحتتر میشد. یک شب به رستورانی سنتی Traditional رفتم که غذاهای متفاوتی داشت. منو را به دو زبان ایتالیایی و اسلوونی نوشته بودند و این باعث شد تا با هزار زحمت به پیشخدمت آنجا تفهیم کنم که چه غذایی برایم بیاورد. به همراه غذا یک بگ کوچک و دو بگ سس مایونز و سس خردل هم کنار غذا گذاشت. تمام نوشته های روی آنها به زبان اسلوونی بود و هیچ نشانی از زبان انگلیسی نداشتند. یکی از انها شامپو مخصوص دست بود و من با مایع سالاد اشتباه گرفتم. کف کردن دهان را در آنجا تجربه کردم!