سینکروترون ملی رویا یا واقعیت؟

چند روز گذشته دو مصاحبه تلویزیونی یکی از کانال دولتی اسپانیا و دیگری کانال ۴ از یکی کشورهای استکباری! داشتم. سوالاتی در مورد پروژه سینکروترون خاورمیانه و مسایل مرتبط به آن و نقش فنی ایران در این پروژه پرسیده شد. در چند مورد سوالاتی پرسیده شد که تا حدی میتوانست در مسایل غیر علمی استفاده شود و همانطور که اول مصاحبه به آنها گفتم از جواب دادن به انها خودداری کردم... ولی در جایی گفتم که امیدوارم روزی بتوانیم مرکز سینکروترونی در ایران داشته باشیم؛ که مصاحبه کننده پرسید بخاطر مسایل اتمی ایران؟ گفتم که مراکز سینکروترون اصولا در زیرشاخه های اتمی محسوب نمیشوند.

------------------------------------

از ایران نیز خبردار شدم که وزارت علوم بالاخره ۴ نفر شامل دو نفر مشاور و دو نفر نماینده برای مرکز سینکروترون در خاورمیانه معرفی کرده است. امیدوارم که این افراد برای انتقال تکنولوژی مربوط به شتابگر به کشورشان تلاش کنند. از لحاظ علمی و فنی اصولا امیدی به داشتن بیم الکترون خروجی از مرکز سینکروترون خاورمیانه نیست و کاملا صادقانه مراکز و افراد استفاده کننده از نور سینکروترون (اصطلاحا یوزرهای سینکروترون) در ایران نبایستی امیدی به استفاده از بیم خروجی از این مرکز داشته باشند. مهمترین هدف ایران از مشارکت در این پروژه استفاده و انتقال تکنولوژی مربوطه از طریق اروپا به کشور است و همچنین استفاده از امکانات لابراتوارهای اروپا برای آموزش متخصصین ایرانی در این زمینه. اگر نمایندگان ایرانی در این زمینه برنامه ریزی کنند و بتوانند از پتانسیلهای مربوط استفاده مفید و به موقع را داشته باشند میتوان امید فراوانی به پروژه سینکروترون ملی در ایران داشت؛ ولی در غیر اینصورت مشارکت ایران در این پروژه شاید دلیل منطقی قابل دفاعی نداشته باشد.

من این خطوط نوشتم چنان که غیر ندانست... تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی.