کمیته فنی سینکروترون

هفته های گذشته کمی مشغول «کمیته فنی مشورتی» برای پروژه سینکروترون بودیم. این کمیته شامل متخصصینی از شتابگرهای کشورهای اسپانیا؛ آلمان؛ فرانسه؛ ایتالیا؛ سوییس و ایالات متحده است. جمع بندی انها از امسال نسبت به سالهای قبل نگران کننده تر بود. با توجه به اینکه مدیر فنی قبلی استعفا داده بود و حتی برای ارایه توضیحاتی هم نیامده بود. کلا کارهای انجام شده در طول سال اخیر کم و از کیفیت پایینی برخوردار بوده است. شخصی که از مرکز آ.پی.اس در ایالات متحده آمده بود جمله ای به من گفت که مفهوم کلیش این شعر فارسی است:

«باش تا مهک تجربه آید به میان...تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»

پروژه های سینکروترون بسیار شبیه تیم های ملی فوتبال هستند. یک مدیر فنی میتواند با قبول کردن یک پروژه سینکروترون در صورت موفقیت در به ثمر رسیدن آن به قهرمان ملی و بین المللی تبدیل شود و یا در صورت شکست تا سالها از مدیریت فنی پروژه های سینکروترون دوری کند. در واقع در صورت شکست کسی به آنها پیشنهاد رهبری پروژه دیگری نمیدهد. شباهت دیگر با تیم فوتبال یک« کمیته فنی» است که در واقع مسئولیت مشاوره و استتیرینگ یا جهت دهی کلی پروژه را به عهده دارد. از آنجاییکه سینکروترون ها مجموعه ای از تکنولوژیهای مختلف است که به راحتی در مهارت یک شخص جمع نمیشود در نتیجه کمیته های مشورتی فنی بسیار مفیدند.

همچنین یک مدیر فنی سینکروتورن همانند یک مربی تیم فوتبال به دنبال جذب بهترین هاست تا بتواند با کمک آنها پیروزی خود را تضمین کند. البته اصولا بیشتر پروژه های بزرگ علمی اینگونه اند و رهبر پروژه پیشرفت آن را یک موفقیت شخصی بزرگ و ارضای معنوی تلقی میکند. شاید تصورش کمی سخت باشد ولی بلند کردن وزنه توسط یک وزنه بردار در المپیک؛ موفقیت یک پروژه بزرگ علمی توسط یک محقق؛ گل زدن یک فوتبالیست در دقیقه نود و سه و یا خلق یک اثر تاثیر گذار هنری و یا حتی ساخت اثری ماندگار ... همه میتوانند انرژی بی انتهایی برای خالقش ایجاد کنند که تا مدتها سبب ارضای درونیش شوند.