دیزی سرای تجریش

مدتی بود که اشتهایم کم شده بود و در نتیجه «از ا متر آو فکت» دنبال راهکارهایی برای حل مسئله شدم. از جمله کارها این هست که بک گروند دسکتاپ کامپیوترم را یک عکس جذاب از یک همبرگر بزرگ خوشمزه خوشرنگ گذاشتم. من اکثر اوقات پشت کامپیوترم مشغول تولید علم هستم  و به همین خاطر با دیدن این عکس گرسنگیم تشدید میشود و اشتهایم باز میشود..

یادم میاید سه چار سال پیش که در تهران بودم و در مرکز تحقیقات فیزیک نظری روی یک پروژه وطنی کار میکردم بعضی اوقات عصرها که از آنجا برمیگشتم به یک دیزی سرا روی پل تجریش میرفتم. هر چند که واقعا قیافه من برای اونایی که انجا میامدن کمی عجیب بود اکثرا افرادی که انجا میامدند برای دیزی خوردن؛ مسن بودند و میشود گفت که بیشترشان هم از مغازه دارهای تجریش بودند. البته یک روز هم که در کیفم را باز کردم و یک سی دی توی لپ تاپم را دراوردم کلی بقیه نگاه میکردند..با دیدن این عکس لذیذ پایین بیشتر مزه دیزی های تجریش در خاطرم زنده شد. متاسفانه توی این پست با اینکه ماه رمضان هست اینقد از خوردنیهای لذیذ صحبت کرده بوده ام. البته الان که اینو مینویسم تقریبا از افطاری هم فکر کنم ساعاتی گذشته است.

دیزی سرای تجریش