خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

پیاده روی ساحلی

در اینجا طبق توافقنامه ای که وجود دارد؛ کارکنان قادر نیستند تا اطلاعات فنی و تکنولوژی تولید شده توسط آنان یا دیگران در این مرکز تحقیقات را با افرادی خارج از مرکز اصطلاحا Share یا (به اشتراک گذاشتن) کنند. معمولا در برخی مراکز با توجه به نوع تحقیقات علمی, چنین محدودیتهایی وجود دارد که امری عادی است. این امر به خصوص برای افرادی که دارای اصلیت کشورهای خاصی باشند مهمتر است. 

این هفته تعطیلات پایان هفته به قدم زدنی طولانی چندین ساعته گذراندیم. با مترو تا نزدیکی یکی از مکانهای ساحلی مخصوص قدم زدن رفتیم و از آنجا نوار ساحلی را که مکان مخصوص دوچرخه سواری و قدم زدن داشت به مدت چندین ساعت پیمودیم. در مسیر قدم زدن در چند مکان فرصت داشتیم تا از تمشکهای کنار مسیر که قرمز و سیاه بودند, چیده و میل کنیم. در پایان قهوه ای از یک کافی شاپ با پرچم «سرخپوستان و دزدان دریایی» نوشیدیم. و از مسیر انتهایی نزدیک یک ایستگاه مترو برگشتیم. 

 

 

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
**** دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ق.ظ

شما که تنهایید چرا از فعلهای جمع استفاده می کنید.

[ بدون نام ] دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ب.ظ

شما از کجا میدانید ایشان تنها ست.

.. دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ

خیلی بی مزه بود این خاطرات.

پری چهارشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ب.ظ

چند صفحه از خاطراتتون رو خوندم ولی متوجه نشدم امریکا هستید یا اروپا. با آرزوی سلامتی.

تازه نفس پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:11 ب.ظ http://shayad.persianblog.ir

چقدر خوبه که از زندگی لذت می برید
خیلی وقته می خوام من هم برای خودم وقتی بگذارم اما .............
خیلی خوبه که اینقدر به أرامش خودتون اهمیت می دید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد