ده روز پیش جلسه مشترکی از افراد فنی پروژه و وزیر علوم-تحقیقات اینجا که دایرکتور پروژه هم هست داشتیم؛ هر چند که از ته دل ناراضی بودم. از اینکه او همچنان امید فراوانی دارد که پروژه ساخت سینکروترون بر مبنای برنامه زمانبندی جلو برود و حال آنکه من که از چندین سال پیش در جریان کارها و روند حرکت آن هستم امیدی به پیشرفت واقعی آن ندارم. دلایل فنی که جهت عدم پیشرفت واقعی در برخی پروژه ها هست در اینجا و به مراتب شدیدتر هم وجود دارد. واقعا میخواستم صادقانه به دایرکتور بگویم که این لقمه بزرگی است که در زمان مناسب برداشته نشده است. وزیر از قرار سفرش به کشوری گفت که از صاحبان تکنولوژی شتابگرهاست و گفت در مکالماتش درخواست کمک از آنها هم خواهد کرد. دایرکتور فنی هم شدیدا دنبال شخصی معروف به «مستر مایکروترون» یا «آقای مایکروترون» در آلمان است که ظاهرا چندین سال است باز نشسته شده است و از قرار معلوم زبده ترین مهندس زنده در زمینه طراحی ساخت نصب و آزمایش مایکروترون در جهان است!! در صورت عدم حضور وی نصب همین مایکروترون فکسنی هم از خرید یک اینجکتور جدید سخت تر خواهد بود..
--------------------------------
یه بیت از داستان «حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان بالهام حق تعالی»مولانا:
تا نگرید کودک حلوا فروش....بحر بخشایش نمی آید به جوش.
به نظر رئال و واقعی میاد. گاه وقتی به مرحله ای برسی که حل یه مشکل غیر ممکن به نظر بیاد؛ اونوقت مشکل خود به خود حل میشه. والله اعلم.
فارسی را پاس بداریم.
پروفسور جان اینقدر ساده نباش آقای وزیر زرنگتر از این حرفهاست٬ بحر حال اگر در چند روز آینده جلسه ای با وزیر داشتی که حتما داری٬ از قول خیام رحمه الله علیه بفرما :
گاو یست در آسمان و نامش پروین
یک گاو دگر نهفته در ز یر زمین
چشم خردت باز کن از روی یقین
ز یر و زبر دو گاو مشتی خر بین
منم شعرم میاد: هر که شد محرم دل در حرم یار بماند..وانکه اینکار ندانست در انکار بماند.
بما هم سر بزن.
پایدار باشید.
ای که در مزرعه و نام حنا داری تو
از چه رو اخم نمودی و جفا داری تو ؟
غنچه های سخنت میشکفد از کینه
ای که بیماری و در کیسه شفا داری تو
درمیان سخن اهل ادب بی خردی ست !
این چه حکمی ست که در کیسه ی عنقا داری ؟
در میان سخن اهل ادب بی خرد یست !
ای که در مزرعه ات شور کذا.. داری تو
پروفسورجان وعلیکم وهلو
سانسور ؟ چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا !!!!!!!!!!!!!!
زبانم لال٬
نکند شما فقط به به به و چه چه نیازدارید؟
اجازه دهید انتقادات هم بیان گردد ٬اگر چه با زبان گزنده طنز
باشد ٬مگر انتقاد سازنده ٬از عوامل رشد و پویایی نیست؟
باور بفرمایید انتقاد از پیشرفته ترین شتابگرها هم درسازندگی
شما کارسازتر است٬قبول ندارید؟میتوانید امتحان کنید٬فقط
کافیست چند روزی خودتان رابه امواج الکترو مگنتهای انتقادی
hamvelaayati co بسیارید بعد از چند روز در خواهید یافت
که نتیجه کار از تجربیات یونیک هم ارزشمندتر وشتابدهنده تر
است .
بعضی جملاتی که اینجا می نویسی رو من برای خودم کپی می کنم میذارم توی صفحه خودم که همیشه جلوی چشمم باشه. مثل داستان آلیس و رابیت سفید؛ یا بعضی از اشعار مولانا.. . وحالا این آخری هم برام جالب بود... تا نگرید کودک حلوا فروش....بحر بخشایش نمی آید به جوش. . .شاید جواب آخرین سوالی که توی ذهنمه و جوابی براش پیدا نکردم این باشه. . .
خیلی خوشحال شدم دیدم بعداین مدت طولانی آپ کردی... امیدوارم هیچ وقت اینقدر گرفتار کار نشی که اینجا رو تعطیل کنی...
خوشحالم که مطالب وبلاگمو می خونی و برات جالبه.آره؛ نوشته های خودم هستن.
من فکر نمی کردم اینجور آدما بازنشسته بشن. لا اقل فکر نمی کردم اگه بازنشسته بشن دیگه کارایی داشته باشند. اما عجب عنوان سنگینی رو یدک می کشه!
سلام
پرفسور سری به سایت من هم بزنین .راستشو بخواهین من رشته داننشگاهیم گیاهان دارویی دارم روی طرح دستگاهی کار میکنم که بتونه بوسیله امواج مافوق صوت از بعضی از بخش های اوندی یک سری گیاه خاص و بدون از بین رفتن و تغییر در ماهیت مواد اقدام به استخراج مواد اوندی کنم.هر چی میگردم چیزی راجع به اینکه کسی یا شرکتی قبلا روی این کار کرده یا اطلاعاتی راجع به این پیدا نکردم ممنون میشم اگه بتونین کمکم کنید چون اطلاعاتم در این زمینه خیلی ناچیزه