خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

کیمیای صبر

به دلایلی از پیش نامعلوم؛ به کنفرانس شتابگرهای امریکا که امسال در نیومکزیکو برگزار میشود نرفتم ولی مقاله ام را فرستادم برای چاپ در مجموعه مقالات. امسال بر خلاف سالهای قبل فرمی بنام حق کپی رایت برای IEEE را نیز پر کردم. سالهای قبل بدون اجازه مستقیم از نویسنده کلیه مقالات کنفرانس را در مجموعه IEEE چاپ میکردند. مقاله ای در رابطه با «طراحی الکترومگنتهای پالسی برای تزریق الکترونها در استوریج رینگ ماشین شتابگر».

---------------------------

صد هزاران کیمیا حق آفرید.....کیمیایی همچو صبر آدم ندید.

این پایان داستانی است از مولوی که در آن لقمان لباسی برای داوود آماده کرده بود و مولانا در این داستان نشان داد که با گذشت زمان؛ معادلات و شرایط موجود در عالم تغییر میکنند و اساسا مشکلات وابسته به زمان هستند که اگر فاکتور زمان را از آنها حذف کند مشکلی باقی نمی ماند. و حقیقت متصل به سرچشمه هستی همواره پایان ماجراها خواهد بود....نویسنده معاصر غربی «اکهارت تول» هم در کتاب نیروی حال شبیه همین را گفته. اینشتین فیزیکدان هم در مقاله ای معروف گفته «دو چیز انتها ندارد یکی جهان هستی و دیگری حماقت انسان».

نظرات 4 + ارسال نظر
مسعود مهرانپور جمعه 8 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:44 ب.ظ

من فکر میکنم صبر راه حل درستی نیست. مولانا هم طرز فکر قدیمی دارد.

زهرا شنبه 9 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 04:21 ب.ظ

امروز شنبه مراسم خاکسپاری بانوی آواز ایران-مهستی- در لوس آنجلس است. تسلیت به همه ایرانیان و هنرمندان.

آدمک باران شنبه 9 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:48 ب.ظ http://adamakebaran.blogsky.com

من چند ماه پیش براتون کامنتی گذاشتم و ازتون اجازه خواستم لینکتون کنم. اما هرچقدر صبر!!! کردم جوابی از شما دریافت نکردم!
بنابراین امشب با اجازه ی خودم لینکتون می کنم!

حسن کچل دوشنبه 11 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:08 ق.ظ

سلام
خسته نباشی. میگم چرا نکاتی که حسن کچل می نویسه حذفشون می کنی؟ خوب حسن کچل هم برا خودش نظری داره. فکر میکنید چون مو نداره عقل هم نداره؟ بابا ایوه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد