خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

خاطرات روزانه

When Going Gets Tough, Tough Gets Going....

ایمیل فایل ۲۰ مگابایتی

دیروز یه نفر از ترکیه آمده بود توی دفتر من و ابتدای کار چون من او را نمیشناختم خیلی سرد با او برخورد کردم. مقداری اطلاعات فنی در مورد پروژه میخاست؛ یک پوستر روی دیوار اتاق من بود که گفت که اگر ممکن است یک کپی از این به من بدهید. من گفتم که اینجا پرینتر آ-صفر نداریم و در نتیجه من میتوانم یک کپی الکترونیکی از آن به شما بدهم و خودتان بعدا از آن پرینت بگیرید. گفتم که اگر فلاش دیسک دارید بدید که براتون روش بریزم. گفت که الان همرام فلاش دیسک ندارم. خلاصه ازش خاستم که پس ایمیلتون رو بدید که بهتون ایمیل کنم. بعد ایمیلشو نوشت و گفت این ایمیل منشیه من هست. بعد پرسیدم که مسئولیت شما در ترکیه چیه؟ گفت معاون تحقیقات سازمان انرژی اتمیه اونجا هستم. صدام رو عوض کرده و گفتم که حتما اون رو به ایمیلتون میفرستم. حالا موندم این فایل ۲۰ مگابایتی رو چطور با ایمیل بفرستم. Any Idea?

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد